وقتی از طریق دوست خوبم آقای سید مسعود طباطبائی از تهران با خبر شدم آقای مصطفی یلدیز دوچرخه سوار ترکیه ای از آنکارا میخواهد با دوچرخه به ایران بیاید و با رفتن به پاکستان و چین و هند ووو قاره آسیا را دور بزند باورم نمیشد که چنین کاری میسر باشد تا وقتی که مصطفی به یزد رسید وبه استقبالش رفتم و او را به خانه آوردم فکر میکردم آنقدر خسته شده است که منتظر است نهارش را بخورد و بالشی پیدا کند و تا 2 روز بخوابد ولی کاملا برعکس شد او لحظه ای استراحت نکرد و تا ساعت 12 شب یکسره با اینترنت و کامپیوترش کار میکرد و فردای آنروز که به ناحیه تاریخی یزد برای گردش رفتیم وقتی ظهر به خانه برگشتیم من نای راه رفتن نداشتنم و بعد از نهار 2 ساعتی خوابیدم ولی مصطفی یکسره کار میکرد و میگفت اصلا روزها را نمیخوابد
دوچرخه سواری که حاصل دو روز در کنارش بودن چنان انرژی به من داد که بیست سال جوانتر شدم
او که ورزشکار و قهرمان بود به زبان انگلیسی نیز مسلط بود و همه اینها باعث شد که کمال همنشین نیز در من هم اثر کند و
حالا در سن چهل سالگی دوچرخه سواری را شروع کردم . کتابهای انگلیسی که از 20 سال پیش خاک گرفته بودند را هر روز مطالعه میکنم و دستگاه سی دی پلیر ماشینم را که خراب بود درست کردم تاسی دیهای آموزش زبان نصرت را با جدیت بیشتر فرا بگیرم و امیدوارم بزودی بتوانم اعلام کنم زبان انگلیسی فول شدم و بالاخره دوباره هوس کردم موهایم را ژل بزنم و مثل آنروزهای دبیرستانی بروم جلو مدرسه دخترانه . و کلاس موسیقی و بالاخره امان از دست رفیقان که با آدم چه میکنند لطفا مواظب انتخاب رفیق باشید.
اقای مصطفی یلدیز پس از ورود به ایران مورد استقبال ایرانیان قرار گرفتند.
شهر خوی اقای نقدی
شهر میانه اقای قره داغی
شهر زنجان اقایان اسماعیل زاده و احمدی
شهر تهران اقای طباطبایی
شهر یزد اقای کمالی
شهر کرمان سعدی
شهر زاهدان دوستان اقای قره داغی
سپس اقای مصطفی یلدیز با قطار بسمت شهر اسلام اباد در کشور پاکستان رفتند امید داریم توانسته باشیم با یاری شما همراهان عزیز لحظات خوشی را در سفر اقای مصطفی یلدیز به ایران فراهم نموده باشیم .